خلاصه داستان : سیاوش(میلاد کی مرام) دیده بان جنگ است و به دنبال فرصتی می گردد تا توانایی های خود را به بالادستی ها نشان دهد. او یک برج دور افتاده دیده بانی را پیدا می کند که می تواند از آن جا حیاتی ترین مختصات و جایگاه های دشمن را ببیند. این یک فرصت طلایی برای جبهه خودی است، اما با ورود شخصیت خیالی داستان(مصطفی زمانی) تردیدها آغاز می شود. به یکباره این قدرت مطلق برای کشتن انسان ها برای سیاوش ترسناک می شود.