ازدواج مهم ترین برگ زندگی شماست. پس باید آن را درست بازی کنید. در این مطلب درباره آنچه در کشور ما میتواند در مورد بایدها و نبایدهای دوران پیش از ازدواج قابلاجرا باشد، با توجه به عرف، بحث میکنیم.برای آسیب ندیدن چه باید کرد؟
دو جا آدمها هر چقدر هم در نقابزدن و نقش بازی کردن ماهر باشند، ماهیت واقعی خود را رو میکنند؛ یکی در زمان استرس و یکی در زمانی که منافع مشترک مطرح است. اگر این 2 نکته را بدانیم، در دوران آشنایی، نامزدی و عقد احتمال آسیب، بسیار کمتر میشود. برای روشن شدن این مساله مثالی میزنم؛ گاهی میگوییم فردی قوی است و اعتمادبهنفس زیادی دارد ولی در زمان امتحانی مثل رانندگی، میبینیم آنچنان خود را میبازد و ضعف نشان میدهد که غیرقابل باور است.
در این صورت میتوانیم بفهمیم واقعا آنچه وانمود میکند، نیست یا گاهی میبینیم آقایی خود را بسیار عاشقپیشه نشان میدهد و مدام ابراز احساسات میکند اما وقتی صحبت سر تعیین مهریه معقول یا واگذاری حق طلاق و... میشود، رابطه را دچار تنش یا کاملا قطع میکند!
پس یادتان باشد اگر بتوانید از این 2 تکنیک (استرس و طرح منافع مشترک) استفاده کنید، خیلی راحت میتوانید تا حد زیادی پشت نقاب طرف مقابلتان را ببینید.
خیلیها بعد از ازدواج میگویند همسرمان خیلی فرق کرده، در صورتی که واقعیت این است که او فرق نکرده، بلکه حالا نقابها کنار رفته و آنها نتوانستهاند قبل از ازدواج همدیگر را خوب بشناسند.
در دوران آشنایی چه کنیم؟
خیلی از ما در دوره آشنایی، از هم به اندازه کافی سوال نمیپرسیم؛ چون میترسیم که متقابلا طرف مقابل هم از ما سوالی بپرسد یا بفهمیم مشکلی در گذشته داشته و رابطه عاطفیمان به هم بخورد. گاهی هم اصلا نمیدانیم در مورد چه چیز باید بپرسیم. ممکناست اصلا بخواهیم مشکلهای طرف مقابل را انکار کنیم و آنها را نادیده بگیریم. مثلا وقتی میبینیم مدام عصبانی میشود، از تکنیکی به نام کماهمیت جلوهدادن استفاده میکنیم و میگوییم «آنقدرها هم عصبانی نمیشود، دیگران شلوغش میکنند!» یا به توجیه پناه میبریم: «از کودکی مشکلات زیادی را پشتسر گذاشته و به همین دلیل زیاد عصبانی میشود، خودش تقصیری ندارد!» یا با عبارتهایی مثل: «همه مردها زود عصبانی میشوند» سعی میکنیم رفتار او را منطقی جلوه دهیم!
این اشتباهها باعث میشود خودمان را درگیر رابطهای پرخطر کنیم اما توجه به برخی نکتهها در این دوران و البته دوران عقد بسیار کمککننده است و ما را از این خطای شناختی بیرون میآورد:
یک
از ارزشها و باورهایتان چشمپوشی نکنید. یعنی فورا نخواهید خودتان را همرنگ طرف مقابل کنید. مثلا اگر میبینید مهمانیهای آنچنانی میرود و روابطی دارد که نمیپسندید، به اجبار آنها را نپذیرید.
دو
از علایقتان دست برندارید؛ اگر وقتی با کسی آشنا میشوید، خود را غرق پرداختن به علاقهمندیهای او کنید، بیشک آسیب خواهیددید. حتی برخی افراد در این دوره به خاطر طرف مقابل رابطه خود را با دوستان و خانوادهشان کمرنگ میکنند و تماموقت خود را در اختیار او قرار میدهند که این کار هم اشتباه است.
سه
در کسانی که در زمان نامزدی و بدون شناخت، روابط زناشویی برقرار میکنند، احتمال نارضایتی زناشویی، بدبینی، عدم تعهد و نابسامانی ارتباطی بعد از ازدواج بسیار بالاتر است. نتایج تحقیقات نشان داده اگر در دوران آشنایی طرفین کنجکاویهای جنسیشان را بیمحابا به هم ابراز کنند، احتمال دارد دچار آسیب شوند. البته بهدلیل مسائل شرعی، اخلاقی، قانونی و عرفی احتمال شروع این روابط در کشور ما در دوران آشنایی اندک است ولی متاسفانه گاهی از روی بیتجربگی و ناپختگی، روابط پرخطر در دوران آشنایی شروع میشود که باعث می شود بیشتر این آشناییها خیلی زودهنگام به شکست منجر شوند؛ مخصوصا که متاسفانه مهارت مدیریت درست و چندجانبه اینگونه روابط در بیشتر جوانان خیلی قوی نیست و گاهی با الگوبرداری از دیگران یا توجیه رفتار خود یا روشنفکری مدرن مخصوصا خانمها در معرض خطر بیشتر آسیبهای اجتماعی اینگونه روابط قرار میگیرند.
چهار
نکته مهم دیگر این است که خیلیها در دوران آشنایی تفاوتهای زیادی بین خود و طرف مقابل مشاهده میکنند ولی با این تصور که میتوانند او را با عشق و علاقه و توجه تغییر دهند، به روابط خود ادامه میدهند. خیلی از خانمها مرتکب این اشتباه شایع میشوند اما شخصیت شکلگرفته آدمها، خیلی قابلتغییر نیست و فقط قابلتعدیل است. پس وقتی به قصد ازدواج رابطه آشنایی را با کسی شروع میکنید، واقعبین باشید و آشنایی خود را با کسی ادامه دهید که به اصول شما نزدیک باشد.
پنج
در این دوران هرگز خود را بیش از حد درگیر رابطه عاطفی نکنید. وقتی احساس بر منطق غلبه میکند، احتمال بروز مشکلات زیاد خواهد شد. یعنی ابتدا باید عقل بر احساس حاکم باشد و بعد همسویی عقل و احساس.